Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-05-02@23:06:09 GMT

ستاره حقوق ایران

تاریخ انتشار: ۱۱ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۰۸۷۶۱

ستاره حقوق ایران

«ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد/ دل رمیده ما را انیس و مونس شد»

امیر ناصر در سال 1310 در محله دردار تهران در خیابان ری متولد شد. خانواده وی از خاندان اصیل و قدیمی تهران بوده و نام و شهرت اصلی آن، " تهرانی" بود و نام "کاتوزیان"، از نامهای اصیل پارسی و ایرانی به معنای " پارسایان" در جریان اخذ شناسنامه در دوره پهلوی اول، توسط خانواده وی انتخاب و بدین نام نیز معروف گشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

(سایت لوح)

امیر ناصر تحصیلات نخستین خود را در دبستان اقبال در خیابان «شهباز» آغاز کرد و در کلاس پنجم نظام قدیم، در مقام دانش آموزی در رشته علمی برآمد و با انتخاب رشته ادبی در کلاس ششم خویش، بعنوان " شاگرد اول در کشور" انتخاب شد و مدال درجه ۲ علمی در کشور را از آن خود کرد.در پی آن، برای ادامه تحصیل در دبیرستان، به دبیرستان علمیه راه یافت و پس از نقل مکان به خیابان «آب منگل» در خیابان ری در جنوب تهران، به ادامۀ تحصیل در همان دبیرستان و پایان تحصیلات خود در این مقطع در آن همت گماشت. پدر و عمویش، حقوقدان بودند و وی نیز به حقوق گرایش یافت.با ورود به دانشگاه تهران و انتخاب رشته حقوق، پا به عرصۀ دنیای فراگیر حقوق نهاد و حائز دریافت مدال درجه یک علمی این رشته و کاندید بورس و اعزام به خارج گردید اما به نشانه اعتراض به شاه و حمایت از نهضت ملی شدن صنعت نفت و دکتر مصدق، از شرکت در مراسم جشن فارغ التحصیلی و دریافت مدال مزبور خودداری کرد و به جهت حذف از فرایند استفاده از بورس، به ادامه تحصیل در ایران پرداخت. شاید در آن روز، کسی تصور نمی کرد؛ این جوان آرام و گمنام تهرانی و ایرانی، رزوی آسمانِ شهرت و اعتبار ملی و جهانی خویش را در رشته حقوق درنوردد و به سانِ نگین انگشترِ دانش حقوق و اعتبارِ بی بدیل دانشکده های حقوق و جامعه حقوقی کشور درآید!

امیر ناصر با درگذشت پدر در سال دوم تحصیل خود در رشته حقوق در دانشگاه و تاثر فراوانِ حاصل از آن، مسیر سرنوشت وی نیز دگرگون گردید و ضمن انصراف از رفتن به وزارت امور خارجه، عزم خویش را در فعالیت آتی در قضاوت جزم نمود و همزمان با پایان بردن تحصیلات دانشگاهی و تکمیلی خویش در دانشکده حقوق بعنوان دانشجوی ممتاز و برتر دانشگاه تهران، رساله دکترای خویش را در سال ۱۳۳۹ با عنوان «وصیت» به پایان رساند و از آن پس، بعنوان " دکتر امیر ناصر کاتوزیان" مطرح شد.

دکتر ناصرکاتوزیان، اولین دانشجوی ایرانی است که موفق به اخذ مدرک دکترای حقوق در ایران و دانشگاه تهران شده گردید. مرحوم دکتر سید حسن امامی، مرحوم سنگلجی و محمود شهابی خراسانی، از زمرۀ اساتید موثر و به نام حقوقی وی در دوران تحصیل بوده اند. وی در آن ایام به توصیه دکتر امامی در دانشکده حقوق دانشگاه ملی(شهید بهشتی) به جانشینی آن مرحوم به تدریس پرداخت. همین مهم، نشان از شان و جایگاه علمی دکتر کاتوزیان جوان در نگاه استاد پیشکسوت حقوق ایران، مرحوم دکتر سید حسن امامی داشت که به قول وی و خطاب به دانشجویان دانشکده مزبور که پذیرای دیگر اساتید جایگزین مرحوم امامی در آن زمان نبوده اند، گفت؛ " به خدا، این جوان از من بهتر است...".(نقش نو، سال دوم، دوره جدید، شماره 71، 8/6/1393 ؛ ویژه نامه درگذشت دکتر امیر ناصر کاتوزیان، ص 5). استاد در سال ۱۳۳۳ در سن ۲۳ سالگی ازدواج کرد که حاصل آن دو فرزند پسر و تحصیل کرده در رشته های دکترای روانشناسی بالینی و مهندس الکترونیک و مقیم ایالات متحدۀ آمریکا می باشند.

خدمات علمی و دانشگاهی دکتر کاتوزیان:

دکتر کاتوزیان نزدیک به 5 دهه از حیات با برکت خویش را به تدریس و آموزشِ دانش حقوق در دانشکده های حقوق در دانشگاه تهران و مانند آن در مقاطع مختلف کارشناسی، ارشد و دکترا پرداخت و هزاران دانش آموختۀ حقوقی را تربیت کرد که خود، تربیت کنندۀ هزاران دانشجوی حقوقی بعدی در ایران و جهان بوده اند. نسل حقوقدان دیروز و امروز، بی واسطه و با واسطه، خود را از شاگردان مکتب استاد دانسته و بدان نیز افتخار بی پایان دارند.دانشجویان استاد، نوعاً در کسوت قضاوت، وکالت، سردفتری و یا بعنوان همکاران دانشگاهی وی در دانشکده های حقوق و علوم قضایی کشور قرار گرفته و یا از مسئولان عالی رتبۀ قضایی و دولتی در طی این سالها و پس از آن، منشاء خدمات علمی، آموزشی، فرهنگی، حقوقی و اجرائی بوده اند. خدمات علمی و دانشگاهی دکتر کاتوزیان به جامعه حقوقی و علمی کشور بسیار ارزشمند و قابل احترام و ستایش می باشد.

مشاغل و فعالیت ها:

پس از پایان یافتن تحصیلات وی در رشته حقوق در مقطع کارشناسی در دانشگاه تهران، با ورود به دستگاه قضایی و دادگستری وقت، در خلال سالهای 1334-1345 به کار در امر قضاء پرداخت و علاوه بر کارآموزی قضایی در مشهد،ریاست دادگاه اراک، مستشاری دادگاه استان و معاونت اداری و حقوقی آن، به فعالیت های علمی و پژوهشی خود ادامه داد. فعالیت در تهیه و تدوین پیش نویس قانون اساسی ایران، شرکت در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی در سال 1358 به نمایندگی از نهضت آزادی و جبهه ملی ایران و....، از زمرۀ دیگر فعالیت های غیردانشگاهی دکتر کاتوزیان بر شمرده شده است. با این وجود، روحیۀ آرام و پژوهندۀ وی سبب گردید تا با ترک فعالیت های مدیریتی و قضایی خویش، در دنیای پُر رمز و راز مطالعه و پژوهش تمرکز کرده تا دستاوردهای پژوهشی و یافته های علمی خویش را به جامعه حقوقی کشور، به نیکی و نکوئی عرضه داشته و آنها را به یادمان، ماندگار نماید.

آثار و تالیفات علمی و حقوقی:

دکتر کاتوزیان، علاوه بر آثار و تالیفات و کتب حقوقی متعدد، دارای مقالات عدیده حقوقی در زمینه های مختلف بوده و تالیف و نگارش تحقیقات حقوقی فراوانی را در کارنامۀ ارزشمند علمی و پژوهشی خویش ثبت نموده است. آثار و تالیفات استاد، از منابع و مآخذ اصلی آزمون ها، تحقیقات و آموزه های حقوقی در ایران و جهان و متون آموزشی دانشگاهی در کل کشور به شمار می روند و در زمرۀ " دکترین حقوقی" نیز بعنوان یکی از منابع حقوقی از آنها یاد می گردد. کتاب ها و آثار استاد در کتابخانه های دانشکده های حقوق، حقوقدانان، وکلای دادگستری و جامعه حقوقی کشور، زینت بخش آنها بوده و هیچ حقوقدانی، خود را بی نیاز و فارغ از اندیشه ها و آثار استاد نمی یابد.

استاد ضمن آشنایی و تسلط به زبان انگلیسی و فرانسه، به جهت علاقه فراوان به فقه و متون فقهی و تحقیقات در دستور کار خویش در این باره، مسلط به زبان عربی نیز بود. وی در راستای فعالیت های علمی و پژوهشی خویش، سفرهای متعددی به کشورهای مختلف جهان داشت و دستاوردهای علمی و مطالعاتی خویش را در قالب تحقیقات، مقالات و کتب حقوقی متعدد و با نگاهی تطبیقی و موثر منتشر می کرد. نخستین مقاله استاد با عنوان " اثر عقد ضمان" در سال 1332 در مجله کانون وکلای وقت منتشر گردید و با انتشار مستمر مقالات خود در نشریات حقوقی، در سال 1339، رساله دکترای خویش را با عنوان " وصیت " به پایان رساند و متعاقباً، نیز به انتشار آن همت گماشت.

دکتر کاتوزیان،" رسیدن به آرزو را به مثابۀ توقف می داند". به باور استاد، بزرگترین معضل نظام حقوقی کشور ،فراموش شدن جامعه از سوی حقوقدانان را عامل عمده نقصان می داند و می فرمایند : " ...آنها فکر می کنند همه چیز در قانون باید گفته شود و منبعث از قانون است، درحالی که حقوق غیر از قانون است. قانون، بخشی از حقوق رسمی است که توسط قوه مقننه و مجریه وضع می شود، ولی این اندیشه ها هستند و جامعه و سازمانهای اجتماعی که حقوق را می سازد و زمینه های اصلی اش را فراهم می کند".

استاد " ناتوانی در شناخت معانی واقعی فقه و تقلید کورکورانه از غرب " را علت عقب ماندگی از تمدن می داند و در خصوص آزادی اندیشه و بیان و عدالت بر این باور است :" آدمی اگر نتواند، آنگونه که می اندیشد افکارش را بیان بکند و اصلاً، جرأت بیان فکرش را نداشته باشد، در بحث آزادی و عدالت، همچنان در خم اول این وادی باقی خواهیم ماند و این حاصل نمی شود، مگر زمانی که هر کس؛ هر آنچه می اندیشد را بیان کند و برخورد اندیشه ها براثر همین اصل پیش پا افتاده میسر گردد. در همین حقوق، موانع فراوانی برای آزاد اندیشی وجود دارد و تا این موانع از سر راهش برداشته نشود، پای نظام حقوقی ما همچنان می لنگد..." .

به باور دکتر کاتوزیان ؛ " احترام استاد وقتی رعایت می‌شود که بازنشستگی به عنوان یک مجازات به کار نرود و بیان اندیشه برای استاد آزاد باشد. من جسته گریخته، چیزهایی می‌شنوم که فکر می‌کنم حرمت لازم به استاد گذاشته نمی‌شود!. همواره دیده‌ایم در هر تغییری، بزرگترین صدمات به اساتید دانشگاه‌ها وارد می‌شود. بازنشستگی، امری ضروری است، اما نباید طوری اجرا شود که دانشگاه‌ها را خالی از محققین برجسته کند. یک عیب کلی در دانشگاه‌های ما وجود دارد و آن این است که بین اساتید برجستۀ صاحبنظر و با تجربه و استادانی که تازه آغاز به کار کرده‌اند، فاصله عمیقی وجود دارد...!" (سایت لوح عدالت)

تلاش من همیشه این بود که بین کاخ دادگستری و مدرسه حقوق آشتی به وجود بیاورم. قضات برای خودشان یک سازی می زنند و حقوقدانان در دانشکده حقوق، ساز دیگری. من همیشه در پی این موضوع بودم که بین این دو ساز هماهنگی به وجود آید. به همین علت، به رویه قضایی خیلی توجه داشتم و از آرای خودم که در دوران قضاوت دادم، در کتابهایم زیاد استفاده کردم. دلم می خواست به حقوق زنده دست پیدا کنم..."

سپاس ادامه می دهد : " در تدوین قانون اساسی، از کسانی که خیلی اصرار داشت؛ قوه قضائیه وزیر نداشته باشد و به عنوان یک قوه مستقل از کابینه جدا شود، من بودم و هدفم هم این بود که دادگستری در تندباد مسائل سیاسی قرار نگیرد. ....دادگستری فقط قانون را ببیند و عدالت را و در سیاست دخالت نکند..."( ماهنامه حقوق و اجتماع، شماره 13 و 14، تیر1378)

و بدین ترتیب، استاد اینگونه می اندیشید....

65

کد خبر 1669201

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: دانشکده های حقوق دکتر کاتوزیان دانشگاه تهران جامعه حقوقی حقوقی کشور رشته حقوق فعالیت ها امیر ناصر بوده اند

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۰۸۷۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مجتهدی حال فلسفی‌اش از قال فلسفی‌اش بیشتر بود

به گزارش خبرنگار مهر، آیین بزرگداشت استاد پیشکسوت گروه فلسفه دانشگاه تهران زنده یاد دکتر کریم مجتهدی صبح امروز (سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ماه) در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد.

مجتهدی دنبال خودنمایی و جلوه‌گری نبود

غلامعلی حدادعادل که خود تحصیلکرده رشته فلسفه دانشگاه تهران است در این مراسم به مناسبت روز معلم و سالروز درگذشت شهید مطهری خاطره ای از شهید مطهری نقل کرد و سپس گفت: من با شهید مطهری مرتباً کلاس داشتم، یک بار ایشان به من گفتند می خواهم بروم نزد میرزاعبدالله مجتهدی و تو هم باید بیایی. من هم قبول کردم اما روزی که خواستیم نزد ایشان برویم به ما خبر دادند که ایشان فوت کردند. میرزا عبدالله مجتهدی هم از اقوام و بستگان مرحوم کریم مجتهدی بود بنابراین مرحوم مجتهدی در شهر تبریز و در خانواده ای فاضل بزرگ شده بود.

وی افزود: مرحوم مجتهدی رسماً معلم ما نبود چون بنده سال ۱۳۴۹ وارد دانشگاه شدم که آقای مجتهدی آن زمان در دانشگاه تدریس نمی کرد. بنده در دوره دکتری شاگرد دکتر مهدوی بودم، ایشان وقتی به ما درس فلسفه می دادند اعتنایی به زمان نداشتند به این معنا که ما هر درس را به جای نیم سال در دو سال می خواندیم. دکتر یحیوی وقتی به ما درس کانت را می داد آقای مجتهدی هم کنار ایشان می نشست اما دخالتی در تدریس نمی کرد. پایان نامه بنده هم با دکتر مهدوی بود و قبل از انقلاب تمام شد ا ما زمان دفاع آن مصادف با انقلاب و مسائل انقلاب فرهنگی شد به همین دلیل آقای مهدوی دیگر دانشگاه نیامدند و دکتر مجتهدی استاد راهنمای رساله من شد و خوشبختانه الان نام ایشان روی پایان نامه من است. ۴۵ سال بعد از انقلاب هم این حشر و نشر با مرحوم مجتهدی ادامه داشت.

وی افزود: ایشان مرد شریف و متخلق به اخلاق انسانی بود، دنبال خودنمایی و جلوه گری نبود و صحبت هایش به قصد به رخ کشیدن معلومات نبود. بیش از آنچه به پاسخ اهمیت بدهد به سوال اهمیت می داد و کلید تفکر را در یافتن سوال درست می دید به همین خاطر همیشه با حرف هایش سوال ایجاد می کرد.

رییس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی ادامه داد: ممکن است این سوال مطرح شود که خواندن رشته فلسفه چه فایده ای برای کشور دارد، من در پاسخ به این سوال می گویم نگاه فلسفه نگاهی است که از مبادی و پشت سر یک موضوع سوال می کند همه گرفتاری های امروز ما به خاطر فکر نکردن است. به همین خاطر همیشه می گویم معلم خوب کسی است که فکر کردن را یاد بدهد. فلسفه به ما یاد می دهد فکر چیست و درست فکر کردن چگونه است. ایشان قال فلسفی اش از حال فلسفی اش کمتر بود علاقه به ایران و اسلام و زبان فارسی داشت و از هیچ کاری در این حوزه ها مضایقه نمی کرد.

حدادعادل بیان کرد: دکتر مجتهدی خیلی به کانت علاقه داشت. هم در دانشگاه این درس را تدریس می‌کرد هم تالیفات بسیاری در حوزه کانت دارد. در تفکر مجتهدی تاثیری از فضای سنگین دهه ۴۰-۵۰ دیده نمی شد و در همان فضا مستقل فکر می کرد.

وی در پایان گفت: نگاه مرحوم مجتهدی نسبت به تجدد و مدرنیته مارکسیستی نبود و معمولاً سراغ مقولاتی می رفت که کسی سراغ آن نرفته بود. من و ایشان با یکدیگر برای شرکت در همایشی درباره هانری کربن به فرانسه رفتیم و این سفر باعث شد ما کمی از حالت استاد-شاگردی خارج شویم و بیشتر با هم رفیق شویم و بنده درباره زندگی خصوصی ایشان بیشتر بدانم.

انضباط در کار دانشگاهی مجتهدی

محمدرضا بهشتی استاد فلسفه دانشگاه تهران در ادامه این مراسم گفت: بنده رساله فوق لیسانسم را با ایشان گذراندم. مرحوم مجتهدی گذشته از دانستنی ها و اندوخته های بسیاری که داشت منش، نظم خاص و برخورد آراسته ای داشت. ایشان معتقد بود کار دانشگاهی یک انضباطی می خواهد و احترام به اینکه دانشجو باید انضباط داشته باشد در کلاس های ایشان دیده می شد. به رغم اینکه میدان اصلی مطالعه ایشان غرب بود اما به ایران و سنت ایران بسیار توجه داشت و همانطور که دوستان هم اشاره کردند راجع به کاربرد واژه های خارجی بسیار حساس بود.

وی افزود: بنده اوایل که به کلاس های ایشان می رفتم برایم فضای کلاس هایشان کمی عجیب بود چون پیش از اینکه فلسفه یک دوره را درس بدهند کمی درباره فرهنگ عمومی آن دوره برای مان می گفتند که برای من چیز تازه ای بود اما بعدها فهمیدم چقدر کار درستی می کردند. یکی دیگر از کارهای ایشان این بود که محتوای یک کتاب خارجی را ترجمه می کرد و به عنوان یک اثر مستقل منتشر می کرد و اشاره هم داشت این کتاب اقتباس از فلان کتاب است که به نظرم بسیار کار درستی است. ممکن است امروز انجام چنین کارهایی به پای ناتوانی فرد گذاشته شود اما به نظر من یک میانبر خوب برای انتقال مطالب و حتی بهتر از ترجمه های نامعقول است.

آخرین سخنران این مراسم، سیدحمید طالب زاده استاد تمام گروه فلسفه دانشگاه تهران بود.

مجتهدی؛ به مثابه آموزگار

وی گفت: بنده به مرحوم مجتهدی به مثابه یک کشاورز نگاه می کنم. یک کشاورز دانا در دوره ای و سال هایی که آکادمی ما تهی از اندیشه مدرن بود کار کاشتن و رشد دادن به نهال اندیشه مدرن در زمین سنت ایرانی را بر عهده گرفت. او یک کشاورز دانا بود و به اندیشه فلسفی به مثابه یک دانش نگاه می کرد. دانش در زمینه ای که قابل رشد و مناسب است.

وی افزود: دریافت درس بدون ادب نفس امکان پذیر نیست. فلسفه با فرهنگ عجین است نمی توان فلسفه را فقط در مباحث درسی خلاصه کرد. مرحوم مجتهدی ادب درس را با ادب نفس یعنی فرهنگ پیوند داد.

طالب زاده گفت: مرحوم مجتهدی به فرهنگ می پرداخت و می دانست فلسفه بدون فرهنگ امکان پذیر نیست. ایشان متوجه بود اصلی ترین فضیلتی که دانش می تواند بر پایه آن استوار باشد صلابت صداقت است چون اندیشیدن با راستی و صداقت پیوند عمیق دارد. هر جا یک فضیلت باشد دسته دیگری از فضائل هم است و هیچ فضیلتی منفرد نیست.

این استاد فلسفه دانشگاه تهران ادامه داد: ادب نفس لوازمی دارد که یکی از آن لوازم سختگیری است. شاید سختگیری مرحوم مجتهدی تلخ بود اما به معنای ادب نفس بود و تا این اتفاق نمی افتاد دانش هم محقق نمی شد. اهمیتی که ایشان به زبان فارسی می داد به خاطر این بود که به شلختگی الفاظ حساس و معتقد بود یک واژه خارجی باید در متن خودش فهمیده شود و زبان باید آراسته و پیراسته باشد. نمی شود با شلختگی علم و دانش را ترویج کرد.

وی در پایان بیان کرد: مرحوم مجتهدی به شاخه های مختلف فرهنگ توجه و تسلط زیادی به ادبیات و تئاتر قرن بیستم داشت. علاقه مند به فلسفه اسلامی بود و به سهروردی، ملاصدرا و قطب الدین عشق می ورزید. ما فلسفه می آموزیم تا مصمم و تا آخر عمر دانشجو باشیم. به همین خاطر هم باید گفت حب دانایی حقیقت فلسفه است و مرحوم مجتهدی تا آخرین لحظه به این امر اهتمام داشت. بعد از مرگ مجتهدی خیلی ها نسبت به او بی مهری و قدرناشناسی کردند در حالی که ما باید همیشه قدردان و سپاسگزار او باشیم، من اگر بخواهم برای مجتهدی یک لقب انتخاب کنم می گویم مجتهدی؛ به مثابه آموزگار.

کد خبر 6093503 سارا فرجی

دیگر خبرها

  • افشای مدرک تحصیلی استاد همه‌چیزدان عرصه سیاست ایران | کدام دانشگاه درس خوانده است؟ +سند
  • اعضای شورای علمی مسابقات ملی مناظره دانشجویی منصوب شدند
  • گزارشی حقوقی از تبدیل مدارس غزه به پایگاه‌های نظامی توسط اشغالگران
  • یک هرمزگانی استاد نمونه کشوری شد
  • تجلیل از ۲ عضو هیات علمی دانشگاه مازندران به عنوان استاد نمونه کشوری
  • عضو هیات علمی دانشگاه محقق اردبیلی، استاد نمونه کشوری
  • ۵ اصفهانی در بین پراستنادترین استادان دانشگاه آزاد اسلامی
  • مجتهدی حال فلسفی‌اش از قال فلسفی‌اش بیشتر بود
  • تجلیل از ۶۵ عضو هیئت علمی برگزیده/ جوان‌ترین استاد ۴۵ساله و تقدیر از ۶ استاد زن
  • جلوگیری از تضییع حقوق شهرداری تهران در پرونده ۷۷ میلیاردی